Tag Archives: پیمانکاران ساختمانی

مسکن کربن صفر

سکونت‌گاه کربن صفر

   ساختمان کربن صفر یا مسکن انرژی صفر اصطلاحی است که برای تعریف سکونت‌گاه‌های با میزان راندمان انرژی بسیار بالا استفاده می‌شود. در این منازل برای تأمین نیاز انرژی روزانه و احتیاجات ساکنین، به انرژی بسیار کمی نیاز است. یک ساختمان کربن صفر یا ZCH دارای میزان کربن سالیانه خالص صفر است. فوت‌پرینت (footprint) کربن معیاری است برای سنجش تمام انتشارات گازهای گلخانه‌ای که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر اثر فعالیت‌های خانگی مثل گرمایش، مصرف تجهیزات خانگی، فعالیت‌های شخصی مثل رانندگی، خدمات وسیع‌تر مثل حمل و نقل هوایی و عمومی و مصرف انفرادی غذا و دیگر محصولات است. این فوت‌پرینت متشکل از دو بخش است: اولیه و ثانویه؛ که بر حسب واحد تناژ دی‌اکسیدکربن معادل (co2e) بیان می‌شوند. فوت‌پرینت اولیه معیاری است برای سنجش انتشارات co2 مستقیم بر اثر مصرف مستقیم سوخت‌های فسیلی به عنوان منبع انرژی یا برای حمل ونقل. فوت پرینت ثانویه معیاری است برای سنجش انتشارات co2 غیر مستقیم بر اثر فرایند ساخت محصولات خانگی و تجزیهٔ این محصولات. ساخت و تولید لباس، ماشین، مبلمان و فعالیت‌های رفاهی ساکنین از جمله فوت پرینت‌های ثانویه هستند. محاسبهٔ فوت‌پرینت‌های ثانویه با عوامل ثانویه مهم هستند. عوامل ثانویه شامل سبک زندگی ساکنان، رژیم، غذا، میزان مسافرت‌های هوایی سالیانه، میزان کارکرد افراد، کاربرد حمل‌ونقل عمومی، تعداد، نوع و کاربد وسایل نقلیه خصوصی است. عوامل ثانویه همچنین شامل لباس خریداری شده، بازیابی‌ها، فعالیت‌های رفاهی، خدمات مالی و غیره در طول یکسال است. تعداد پروازهای هوایی در یک سال به این خاطر در نظر گرفته می‌شود که میزان مجموع مصرف سوخت را مشخص می‌نماید. شخصی که زیاد صفر می‌کند دارای فوت‌پرینت کربن بیشتری است. این انتشارات به وسیلهٔ کاربرد روش دایره بزرگتر محاسبه می‌شوند. اول فاصله میان فرودگاه‌ها تعیین می‌شود. سپس فواصل غیر مستقیم و ضریب انتشارات با توجه به نوع پرواز مشخص می‌شود. یک عامل مؤثر دیگر در فوت‌پرینت کربن افراد، نوع وسیلهٔ نقیهٔ آن‌ها، بازده گالن در هر مایل(mpg)، مجموع مایل طی شده در هر سال است. نوع رژیم افراد عامل مؤثر دیگر است. برای مثال گیاه‌خوران دارای فوت پرینت کربن کمتری نسبت به گوشت خواران هستند. عوامل دیگر شامل خرید موارد و اقلام وارداتی، وسایل شخصی و فعالیت‌های رفاهی بدون کربن مثل فوتبال آمریکایی، دو چرخه سواری، اسکی، و قایق رانی است.

تعیین یک مسکن با میزان کربن صفر (ZCH)

  • راندمان انرژی: منازل باید از لحاظ مصرف انرژی بهینه باشند و دیماند (تقاضا) انرژی آن‌ها در طول روز حداقل باشد. در منازل جدید، باید ایزولاسیون در برابر نفوذ هوا و حرارت به درستی رعایت شود. نصب عایق ۱۸۰ میلی‌متری ضخیم، بازیابی آب، جایگزینی تجهیزات خانگی قدیمی با تجهیزاتی که بر چسب انرژی آن A است.
  • تطبیق کربنی: نقش در کربن صفر شامل کاربرد کم‌کربن در محل و انرژی کربن‌صفر مثل شبکهٔ گرمایشی است. گرمایش حوزه‌ای سیستمی است که گرمایش را از طریق یک مکان مرکزی برای مصارف خانگی و تجاری تأمین می‌نماید. این باعث کاهش چشم‌گیر فوت پرینت کربن منازل می‌شود.
  • راه حل‌های مجاز: هر نوع معیار تأییدشده ذخیره کربن که می‌توان از آن برای مصارف مختلف خانه‌ها استفاده کرد. بسیاری از نهادهای دولتی و خصوصی اتقای این مفهوم ZCH را شروع کرده‌اند. در انگلیس، مرکز فوت‌پرینت کربن در تابستان سال ۲۰۰۸ بر پا شد تا به تحقق دستور العمل ZCH کمک نماید. این نهاد با رعایت استانداردهای اتحادیهٔ اروپا و پروتکل کیوتو (۱۹۹۷) در بخش‌های صنعتی و دولتی فعالیت دارد. در اتحادیهٔ اروپا، ساختمان‌ها مسؤول ۴۰ درصد مجموع انرژی مورد نیاز اتحادیهٔ اروپا هستند. انتظار می‌رود که این درصد در آینده افزایش یابد. علی رغم نقش انگلیس در برخی از تعاریف ZCH، اکنون اینگونه به نظر می‌رسد که این عبارت هنوز تجاری نشده است چرا که نهاد استانداردهای تبلیغاتی انگلیس (ASA) این قانون را وضع کرده است که نمی‌توان هیچ ساختمان یا محصولی را «کربن صفر» نام نهاد.
  • بافت بیولوژیکی EARTHSHIP
    این یک نمونه از ZCH است که توسط رینولدز توسعه یافته است. EARTHSHIP یک نوع پایدار مسکن ۱۰۰ درصد سازگار با محیط زیست است که در هر منطقه‌ای می‌توان آن را ساخت. از دیدگاه رینولدز این مفهوم دارای ۳ شرط است:
    – معماری پایدار با کاربرد مصالح طبیعی و قابل بازیابی.
    – صرفاً بر اساس منابع انرژی طبیعی.
    – مقرون به صرفه و اقتصادی بودن.

طرح رینولدز بسیار ساده است. مصرف آب در آن چهار برابر است. یک منبع آب در سقف برای جمع‌آوری آب باران یا برف ذوب شده و طراحی شده است. سپس آب جمع‌آوری شده به سمت یک پمپ هدایت می‌شود تا فشار آب مورد نیاز ساختمان تأمین شود. این نوع آب را آب را خاکستری می‌نامند. این آب برای آشامیدن مناسب نیست. این آب را از یک فیلتر گریس عبور می‌دهند وسپس به یک سلول گیاهی می‌رود. بعد از این سلول فرایند فیلترینگ آب تمام می‌شود. آبی که در سرویس بهداشتی استفاده می‌شود آب سیاه نامیده می‌شود. از این آب در EARTHSHIP استفاده نمی‌شود و به یک تانکر ضد میکروب خورشیدی انتقال داده می‌شود. امکان تصفیه فاضلاب در محیط داخلی و خارجی وجود دارد. سلول‌های گیاهی خارجی حجم آب تراوش شده به زمین را کاهش می‌دهند و بنابراین احتمال آلوده شدن منابع آب‌های زیر زمینی کاهش می‌یابد. با این سیستم دیگر نیازی به کاربرد سیستم‌های فاضلابی بزرگ و تأسیسات تیمار آب نیست. طراحی این سیستم در یک شیب، آب و هوای نسبتاً ثابتی در داخل خانه ایجاد کرده و کاربرد انرژی را به حداقل می‌رساند. دیوارهای شرقی مثل یک جرم حرارتی برای جذب گرما در طول روز و آزاد سازی آن در شب عمل می‌نمایند. EARTHSHIPها OFF THE GRID هستند یعنی می‌توانند برق مصرفی را بدون نیاز به شبکه تأمین نمایند. در این سیستم از سلول‌های فوتوولتالییک و توربین بادی برای تأمین مصرف برق استفاده می‌شود. برق حاصل از انرژی باد و خورشیدی در چندین باتری ذخیره می‌شود و سپس برای تجهیزات خانگی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
ارث‌شیپ از آب ۴ برابر پیش از دورریز استفاده می‌نماید. در سطح سقف تجهیزاتی تعبیه شده‌اند که آب باران یا برف را جمع‌آوری می‌نمایند. این آب‌انبارها یا مخازن، برای یک ارث‌شیپ مشخص بر مبنای اقلیم محلی مشخص می‌گردد. از مخازن آب، آب به واحد سازماندهی با یک پمپ به دستگاه فیلترسازی وارد می‌شود. آب به مخزن تحت فشار وارد می‌شود تا فشار آب مورد نیاز ساختمان در آن تعیین گردد. این آب برای حمام کردن، نوشیدن و فعالیت‌های گوناگون همانند شستشوی ظروف مورد استفاده قرار می‌گیرد. آب حاصل از این فعالیت‌ها که دور ریخته نمی‌شوند تحت عنوان آب خاکستری خوانده می‌شود و از آن برای فلاش کردن توالت‌ها استفاده می‌شود. آب خاکستری برای نوشیدن بهداشتی و مطلوب نیست اما از آن برای کاربردهای دیگر در ارث‌شیپ استفاده می‌گردد. آب خاکستری، از طریق فیلتر گریس انتقال یافته تا بتواند به اتاقک گیاهی داخلی وارد شود. یک اتاقک گیاهی، یک باغ سرپوشیده با پوشش گیاهی در حال رشد می‌باشد. اکسیژن‌رسانی، جابجایی، فیلترسازی و همچنین پاکسازی باکتری‌ها، همگی در اتاقک بسته صورت می‌گیرد که سبب پاکسازی و فیلترسازی آب می‌گردد. پس از اینکه در اتاقک گیاهی، فرایند فیلترسازی آب خاکستری تکمیل گردید و آب برای فلاش کردن توالت مورد استفاده واقع شد دفع می‌گردد. پس از استفاده آب در توالت آب باقی‌مانده تحت عنوان آب سیاه خوانده می‌شود. آب سیاه، در ارس شیپ مجدداً مورد استفاده قرار نمی‌گیرد اما به مخزن بهداشتی که با نور خورشید کار می‌کند با میدان‌های آبشویی وارد شده و از آن برای آبیاری اتاقک‌های گیاهی داخلی استفاده می‌شود.
طرح ساختار ارث‌شیپ، در سمت شیب، اجازه حفظ شرایط اقلیمی نسبتاً ثابت در خانه با حداقل کاربرد انرژی را می‌دهد. دیواره‌های شرقی به عنوان جرم حرارتی عمل می‌نمایند که حرارت را در طول روز دریافت نموده و حرارت را به قسمت داخلی هنگام شب وارد می‌سازند. حرارت در جرم از دیوار واقع در سطح زمین ذخیره می‌شود. هنگامی که حرارت بیشتری موجود نیست، حرارت ذخیره شده به فضای سردتر تشعشع می‌یابد. این مورد به دمای داخل خانه اجازه می‌دهد تا در طول روز و شب ثابت باقی بماند. ارث‌شیپ می‌تواند مفهوم خارج از شبکه را زنده کند که می‌تواند الکتریسیته خود را به جای تأکید بر زیرساخت‌های موجود برای تولید نیرو تولید نماید. یک سیستم توان که از سلول‌های فتوولتائیک و همچنین واحد توان بادی تشکیل شده، بر روی ارث‌شیپ توان کافی را برای فعالیت‌های روزانه/کاربرد در یک خانوار مشخص تأمین می‌نماید. نیروی حاصل از باد و سیستم خورشیدی در چندین مورد از باتری‌های چرخه عمیق ذخیره می‌شود که نیرو را به خروجی و همچنین تمامی تجهیزات می‌فرستد.

نقش ساختمان کربن صفر در مدیریت محیط زیست
ساختمان کربن صفر و ارث‌شیپ نقش مهمی در مدیریت زیست‌محیطی ایفا می‌کنند. این ساختمان‌ها قادر به انجام کارکردهای روزانه مناسب خانه در مقابل تغییر شرایط زیست‌محیطی می‌باشند و شکلی از انعطاف‌پذیری مهندسی را نشان می‌دهند. انعطاف‌پذیری مهندسی بخشی از مدیریت تطابقی به شمار می‌آیند. مدیریت تطابقی ایده‌ای است که با استفاده از آن می‌توان با سازگاری به تغییرات به جای تغییر کامل موارد دیگر به پایداری دست یافت. خانه‌های کربن صفر به انسان‌ها اجازه می‌دهند تا با افزایش دمای جهانی هماهنگ و سازگار گردند. این انواع خانه‌ها سبب می‌شود که افراد بتوانند بدون استفاده از سطوح کمتر سوخت‌های فسیلی زنده بمانند و ساکنان در رابطه با کمبود غذا محافظت شده و آلودگی‌ها متوقف می‌گردد. خانه‌های کربن صفر می‌توانند انعطاف‌پذیری و برگشت‌پذیری را برای تغییرات در مقابل نقطه خاص در ثبات پویا حاصل کنند. در این مورد، نقطه انتها نشان‌دهنده جنبه‌های خطرناکی از تغییر اقلیم می‌باشد. هنگامی که یک نقطه انتهایی ایجاد می‌گردد سیستم در معرض حوزه جدیدی از ثبات قرار می‌گیرد و ویژگی‌های ثبات تغییر می‌نماید. سیستم به حوزه جدیدی از جو وارد می‌شود و به موقعیت ثبات جدید وارد می‌شود. با توجه به این ایده، ارتفاع محدوده‌ای که حوزه جذب در آن واقع است تعیین کننده مقادیر فشار یا اختلال مورد نیاز برای مجبور نمودن سیستم به ورود به حوزه جذب دیگر می‌باشد. خانه‌های کربن صفر، انعطاف‌پذیری مهندسی را برای این رویداد امکانپذیر می‌سازند زیرا می‌توانند با اختلالات صورت گرفته در این شرایط هماهنگ گردند. دقیقاً هنگامی که این نقاط انتهایی ایجاد می‌گردند شناخت تقریباً غیرممکن خواهد بود و به سختی می‌توان شرایط را پیش‌بینی کرد. آن‌ها نشان دهنده تغییرات غیرخطی بوده و سبب می‌شوند پیش بینی و یا آماده‌سازی برای مواجهه با تغییرات مشکل گردد.

ایمنی داربست

ایمنی داربست

1- داربست چیست؟

داربست تجهیزاتی موقتی از جنس چوب یا فلز است که برای دسترسی ایمن و آسان به محل‌های کار بالاتر از 2 متر از آنها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

2- اجزای داربست

صفحاتی از جنس چوب / فلز هستند که داربست روی آن قرار می‌گیرد. این اجزا در زیر شرح داده می‌شوند:

Base plate

پایه فلزی برای پخش و توزیع بار است که زیر لوله‌های استاندارد به کار می‌رود (بین خاک و لوله استاندارد).

 

Plank

تخته‌هایی هستند که در داربست مورد استفاده قرار می‌گیرند.

Toe board clip

گیره نگه دارنده قرنیز می‌باشد.

Brace

لوله‌های مهاری هستند که به صورت اریب وضربدری بسته می‌شوند و ساختمان داربست را محکم نگه می‌‌دارند.

Bay length

فاصله بین دو پایه استاندارد مجاور در طول و رو به روی داربست است.

Board

چوبی نرم است که برای دسترسی به سکوهای کاری و… بکار می‌رود. این چوب‌ باید در مقابل آتش مقاوم باشد.

Board beare intermediate transom

لوله‌ایست که در فاصله بین ladger برای تقویت سکوهای کار نصب می‌شود.

Butlers

لوله‌ای است که خوب با بریس‌ها محکم شده و در مقابل داربست برای تقویت آن به کار می‌رود.

Castor

چرخ گردانیست با ابزار قفل کن که به پایه استاندارد بسته شده و برای حرکت داربست بکار می‌رود. آباد تدبیر

Coupler

بستی است که برای اتصال و بستن دو لوله بهم دیگر در داربست بکار می‌رود و در دو نوع می‌باشد:

الف: حامل بار   

ب: غیر حامل بار

Guard rail

لوله‌ای است که از داخل داربست برای جلوگیری از سقوط افراد بسته می‌شود (معمولا در ارتفاع 91 و47 سانتیمتری از کف محل کار).

Hoop iron

تسمه‌ای فلزی است که به سر تخته داربست می‌بندند که از جدا شدن و شکاف برداشتن تخته‌ها جلوگیری کند.

Ledger

لوله‌ای افقی است که به لوله استاندارد بسته می‌شود (به وسیله بست‌های حامل بار) این لوله‌ها از خم شدن استاندارد جلوگیری می‌کند.

Access plate form

سکوی ساخته شده از چوب است که محل ورودی نردبان را تامین می‌نماید.

Lift

مجموعه است از لجرها و ترانزوم‌ها و تخته‌های حامل که یک سطح افقی را برای داربست تامین می‌کنند.

Need transom

ترانزومی که از داربست بیرون آمده باشد.

Node point

محل اتصال ترانزوم، لجر و استانداردها به یکدیگر می‌باشد.

Puncheon

لوله‌ای عمودی است که در پایین‌ترین انتهای خود با کوپلرها به لوله افقی وصل شده که بار را مستقیما به بیس پلیت و یا زمین نمی‌فرستد.

Raker

لوله حامل بار به شکل اریب است و برای تقویت داربست بکار می‌رود.

Scafftag

 اتیکتی که در تمام راه‌های ورودی به داربست نصب می‌شود و نشان می‌دهد که داربست در هفته گذشته مورد بررسی قرارگرفته است و در دو رنگ سبز و قرمز می‌باشد (سبز: داربست ایمن است) (قرمز: داربست ناایمن است).

Sleeve coupler

قطعه‌ای است که دو لوله را به همدیگر وصل می‌نماید (همراه با مغزی چدنی یا فلز دیگر).

Sole plate

تخته الوار کوتاه است که زیر بیس پلیت نصب می‌شود و فشار وارده را توزیع می‌کند در زمین‌های سست وشل کاربرد زیادی دارد (بین زمین وبیس پلیت قرار می گیرد).

Spigot joint pin

بستی که در آخر داربست بسته می‌شود برای اتصال دو لوله داربست به یکدیگر بكار می‌رود.

Standard

 لوله عمودی است که برای انتقال بار به سطح زمین بکار می‌رود.

Stop End

گارد ریلی است که در انتهای داربست برای جداکردن قسمت بدون تخته بکار می‌رود و از سقوط افراد جلوگیری می‌كند.

Tie

لوله‌ای است که برای بستن داربست به یک لنگر بکار می‌رود.

Toe bord

(قرنیز) تخته‌ای که در طول لبه سکو برای جلوگیری از سقوط ابزار و اشیا به کار می‌رود.

Transom

 لوله‌ای است كه استاندارد بیرونی را به استاندارد درونی متصل می کند.

3- اتیكت

برای این که کاربر بداند که داربست از لحاظ ایمنی مورد تایید است یا خیر، از اتیكت استفاده می‌شود. این اتیكت در مقابل گرما، نور آفتاب، رطوبت و باران مقاوم است و توسط ماژیک‌های مخصوصی روی آن نوشته می شود. اتیكت سبز یعنی داربست از لحاظ ایمنی مورد تایید است. این اتیكت توسط ناظر داربست‌بندی به داربست آویزان می‌شود. اتیكت باید در محل ورود افراد به داربست باید کاملا مشخص باشد.

اگر ایمنی داربست  مورد تایید نباشد اتیكت قرمز نصب می‌شود. کار کردن روی داربستی که اتیكت قرمز دارد مجاز نیست. بهتر است ابتدای محل ورود داربستی که اتیكت قرمز دارد با نوار خطر بسته شود.

برای انجام پیشنهاد و بازرسی و ثبت نکات مهم ایمنی و ثبت نواقص و تاریخ بازدید از قسمت پشت اتیكت سبز استفاده می‌کنند که به رنگ زرد می‌باشد.

در شرایط بد جوی (باران، برف، طوفان) و هرگونه تغییرات در ساختمان داربست، بازرسی از تمام اجزای داربست انجام می‌شود و اتیكت مناسب آن نصب می‌شود.

 

4- نكات ایمنی داربست

از موارد مهم در داربست‌بندی اینست که داربست بایستی توسط فرد ماهر و مجرب برپا و مرتب بازدید شود. همچنین از لوازم وتجهیزات مناسب برای کار استفاده شود. در نگهداری از بست‌ها، لوله‌ها، رابط‌ها و … باید دقت کافی مبذول شود. هیچ قطعه‌ای از داربست نباید از بالا به پایین پرتاب شود. تمامی بست‌ها و گیره‌ها برای دوام بیشتر بهتر است در یک ظرف محتوی روغن و گازوییل نگهداری شوند. از بکار بردن قطعات معیوب، شکسته وخم شده باید بشدت پرهیز شود. در هنگام کار بایستی داربست بند از آچار مناسب رینگی برای کار استفاده نماید.

استفاده از لوازم حفاظت فردی نظیر کفش ایمنی، کلاه، دستکش، لباس کار راحت (نه گشاد ونه تنگ)، کمربند ایمنی برای ایمنی داربست ضروری است.

قبل از شروع کار تمامی افرادی که با داربست کار می‌کنند (داربست بند و …) باید در کلاس‌های آموزشی شرکت نمایند و پس از گذراندن کلاس و قبولی در آزمون تئوری و عملی مجاز هستند که کار خود را شروع نمایند.

 برای افراد داربست بند کارت مخصوص صادر می‌شود که نشان می‌دهد این افراد دوره مربوطه را گذرانده و با رعایت کامل ایمنی مجاز بکار هستند. از بکار گیری افرادی که از ارتفاع می‌ترسند و تجربه و دانش کافی را ندارند خودداری کنید.

کارکنان باید در مورد خطرات داربست وچگونگی محافظت و کنترل خطرات آموزش‌های لازم را فرا گیرند.

آموزش باید شامل موارد زیر باشد:

  • ماهیت الکتریسته، سقوط  و خطر سقوط اجسام
  • چگونگی حفاظت در برابر برق گرفتگی و محافظت در برابر سقوط
  • چگونگی استفاده از داربست

این آموزش‌ها بایستی به صورت مداوم تکرار گردد. آموزش کارکنان باید شامل برپاکردن، اوراق کردن، حرکت دادن، به کارگیری، بازسازی، نگهداری و بازرسی داربست برای تشخیص خطرات و روش‌های اصلاحی آن باشد.

 قبل از هر چیز فرد باید نحوه استفاده درست از كمربند ایمنی را فرا گیرد. در ارتفاع 2 متر به بالا باید از کمربند ایمنی safety harness استفاده کرد.

استفاده از safety belt منسوخ شده زیرا در هنگام سقوط افراد ضربه شدیدی به کمر وارد می‌کند که می‌تواند موجب آسیب شدید به نخاع و کمر شود. استفاده ازfull body harness توصیه می‌شود چون از چند جهت بدن را در برمی‌گیرد (ران پا، کمر، سینه وشانه) و فشار وارده به بدن در چند نقطه پخش می‌شود که این خود از شدت عوارض می‌کاهد.

  

ازاضافه کردن به سر طول طناب کمربند خودداری کنید. در جایی که طول طناب کم می‌باشد می‌توانید از یک تسمه سالم استفاده کنید. از طناب‌های نجات قرقره‌ای که متحرک هستند و همراه کاربر جابجا می‌شوند نیز می‌توان استفاده نمود. scaffolding

قبل از شروع کار باید تمامی قسمت‌های کمربند شامل سگگ، کارابین تسمه‌ها و سایر ضمایم بررسی شود تا مشکلی نداشته باشد. از آلوده کردن کمربند به رنگ، روغن و ضربه شدید و کشیدن آن خودداری کنید. در ناحیه ران پا کمربند بایستی بدرستی و محکم قرارگیرد که در هنگام سقوط کمترین ضربه به بدن بویژه ناحیه بین دو ران وارد آید. فاصله مناسب بین جناغ سینه و کمربند باید به اندازه یک کف دست باز ‌باشد. در بالای سازه‌های فلزی بهتر آن است که کمربند را به طـناب نجات ببندید و یا جای محکم دیگر. در جاهایی که امکان استفاده از طناب نجات وجود ندارد در داخل سبد حمل نفر man basket کمربند خود را به قلاب جرثقیل ببندید.

5- مهمترین خطرات

سقوط از ارتفاع : زمانی که فرد از داربست بالا یا پایین می‌رود و یا در مکان‌هایی که حفاظ مناسب نصب نشده است، برای جلوگیری از سقوط افراد باید از سیستم (PERSONAL FALL ARREST SYSTEM) استفاده شود. حفاظ‌ها و موانع ایمنیTop rail/Mid rail/Guard rail  دستگیره و نرده‌های بالایی و میانی حتما باید نصب شوند.

 

گاردریل‌ها در طرف باز و در دو انتهای داربست باید نصب گردند. در صورتی که فاصله سکو از کار بیش از 14 اینچ باشد علاوه بر گاردریل باید از کمربند ایمنی نیز استفاده شود. Top rails  در فاصله یک متری از سکو نصب می‌شود. Midrails  بین سکو و Top rails  نصب می‌گردند. Toeboards   روی لبه داربست به ارتفاع 15 سانتیمتر نصب می‌گردد.

 

– برخورد سر با اشیاء:

برای پیشگیری از این خطر از کلاه‌های ایمنی به همراه چانه بند استفاده شود. در بالای محل کار تور ایمنی SAFETY NET  نصب شود. از قرنیز TOE-BOARD برای لبه‌های محل کار استفاده کنید.

– خطر برق گرفتگی :

هنگام کار در ارتفاع و بالای داربست مراقب تجهیزات و خطوط انتقال برق باشید و حتما فاصله ایمن را رعایت کنید زیرا ممکن است باعث ایجاد حوادث مهلک شود.

 

– ریزش داربست:

برای پیشگیری از خطر ریزش و سقوط داربست حتما از متریال مناسب استفاده نمایید. مهار Brace را بکار ببرید و لوله‌های داربست را محکم و خوب ببندید. محل استقرار داربست باید سفت و محکم باشد. داربست باید به سازه اصلی (ساختمان، استراکچر و..) بسته شود.

– عدم تخته پوشی:

در بکار بردن متریال داربست كوتاهی نكنید. کاملا سطح محل کار را با تخته مناسب بپوشانید.

 

 6- داربست‌های معلق (Suspended scaffold)

  • قبل از نصب، از محل کار بازدید کنید وبر اساس میزان بار وارده تجهیزات و وسایل لازم را برای کار آماده نمایید.
  • حتما از افراد ماهر و باصلاحیت برای این کار استفاده نمایید.
  • از محکم بودن محل اتصال کابل‌ها به ویژه محل اتصال کابل به داربست مطمئن شوید.
  • کابل بکار رفته در این داربست‌ها حداقل باید 6 برابر وزن داربست مقاومت داشته باشد.
  • تمهیدات لازم برای جلوگیری از پیچ وتاب خوردن داربست در نظر گرفته شود.
  • از تجمع بار و وسایل بی‌مورد روی داربست خودداری کنید.
  • استفاده از سیستم PFAS  برای جلوگیری از خطر سقوط افراد الزامیست.
  • مطمئن شوید که تمامی تجهیزات برقی، کابل‌های برق و الکتروموتورها سالم بوده و به سیم ارت مجهز باشند.
  • از قرار دادن مواد آتش‌گیر و قابل اشتعال مانند بنزین روی داربست معلق خودداری کنید.
  • برای افزایش دامنه دسترسی در هنگام کار روی بشکه، چهار پایه، جعبه و … نایستید.
  • وزنه‌های تعادلی داربست معلق بایستی بیشتر از ماکزیمم وزن داربست باشد.
  • کابل‌ها و سیم‌های مهاری داربست معلق را به جای محکمی مانند ستون اصلی ساختمان ببنیدید واز بستن به دور دودکش و… جدا خودداری کنید.
  • ترمز ایمنی داربست معلق را همیشه قبل از کار بازدید کنید.
  • سیستم PFAS باید به طناب نجات LIFE LINE)) بسته شود نه به داربست معلق !!

7- داربست متحرك Moving scaffold:

  • هنگام جابجایی داربست‌های متحرک افراد نباید روی داربست باشند.
  • از صحت و درستی چرخ‌ها و ترمز داربست مطمئن شوید.
  • سطحی که داربست روی آن جابجا می‌شود صاف، محکم و عاری از برآمدگی و فرورفتگی باشد.
  • جک‌های تعادلی OUT RIGGERS)) چرخ دار باید در طرفین داربست تعبیه شده باشند.
  • از قسمت پایین داربست هل دهید.

 

8- موارد مهم در داربست‌بندی و ایمنی داربست

  • پایه‌های عمودی داربست یا همان لوله‌های استاندارد نقش مهمی در استحکام داربست دارند که حداکثر فاصله آنها از هم معمولا 2 متر می‌باشد.
  • داربست خوب داربستی است که شما تمامی پایه‌های استاندارد آن را در یک خط مستقیم مشاهده  کنید.
  • بست‌های با زاویه قائم، برای اتصال لوله‌های داربست در حالت عمود بکار می‌روند. اکثر بار قابل قبول برای این بست‌ها 3/6 کیلو نیوتن می‌باشد.
  • لدجرLEDGER) ) لوله‌های افقی هستند که برای استوار ماندن لوله‌های عمودی برای تحمل بهتر بکار می‌رود؛ همچنین برای جلوگیری از خم شدن لوله‌های افقی (ترانزوم) هم بکار می‌رود.
  • بست‌های PUT LOG COUPLER  یا بست تخته برای اتصال ترانزوم و لجر بکار برده می‌شوند.
  • حداقل بار ایمن برای این بست‌ها 0/53  کیلو نیوتن می‌باشد.
  • ترانزوم، لوله استاندارد بیرونی را به استاندارد درونی نصب می‌کند. این لوله از عرض لجر عبور کرده و محل کار را می‌سازد.
  • تخته داربست با طول کمتر از 5/1 متر حداقل به 2 میله ساپورت زیری نیاز دارد ولی برای طول‌های بیشتراز 5/1 متر حداقل به 3 میله ساپورت نیاز دارد.
  • پین اتصال (JOINT PIN)  قطعه‌ای است که برای اتصال دو لوله طولی به همدیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • لوله اتصال SLEEVE COUPLER) ) برای اتصال دو لوله طولی به همدیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • بریس BRACE) ) یا همان لوله‌های مهاری به شکل ضربدری به داربست زده می‌شوند تا مقاومت داربست بیشتر شود.
  • بریس‌های بیرونی FACED BRACE) ) در هر10 متر بسته می‌شوند.
  • بریس‌های داخلی به لجر و در فاصله استانداردها بسته می‌شود.
  • بست‌های مورد استفاده در بریس از نوع SLEEVE COUPLER  می‌باشند.
  • استفاده از بست‌های SPIGOT  در بریس‌ها مورد تایید نیست.
  • بست‌های گردان برای استفاده در زاویه‌های مختلف استفاده می‌شوند.
  • بست‌ها عموما از نظر جنس در دو نوع چدنی و فرج هستند.
  • بست‌ها باید بطور مرتب روغن کاری شده و در مخلوط مناسبی از گازوییل و روغن نگهداری شوند.
  • بست‌ها دو نوع هستند: 2 پیچ و 4 پیچ که هر کدام به ثابت و گردان تقسیم‌بندی می‌شوند.
  • پله‌ها بهترین وسیله برای دسترسی ایمن به بالای سکو می‌باشند.

 

  • به ازای هر 2 متر ارتفاع، بین 6-7 پله در نظر گرفته می‌شود.
  • فاصله بین پله ها 25- 30 سانتیمتر بوده و عرض ورودی پله‌ها بین 60- 120 سانتیمتر می‌باشد.
  • در هر 2 متر ارتفاع و ادامه پله‌ها حتما یک پاگرد جهت رفع خستگی باید در نظر گرفته شود.

 

  •  پله‌ها حداقل 20 سانتیمتر بوده و دارای دستگیره وحفاظ  پاگیر می‌باشند.
  • پله‌ها مبادی ورودی داربست بوده و علایم هشدار دهنده در آنجا جهت رویت همگان نصب می‌شوند.

 

  • در شیب‌های ملایم و بنا به ضرورت گاهی به جای پله‌ها از سطح شیبدار استفاده می‌شود.
  • پله‌ها در سازه‌های دایمی بطور عمود بوده و از ارتفاع 2 متر به بالا دارای پشت بند هستند.
  • اگردر روی پله از تخته برای عبور و مرور بهتراستفاده می‌کنید حتما آنرا با سیم محکم ببندید.
  • تخته‌های داربست روی سکو و پاگردها را پوشانده و در دو انتها دارای لب بند یا تسمه فلزی هستند.
  • عرض سکو از 60- 150 سانتیمتر بسته به نوع کار تغییر می‌کند.
  • دو طرف و وسط تخته‌ها باید بر روی لوله‌های داربست TRANSOM قرار گیرد.
  • طول این تخته‌ها 4 متر می‌باشد و بسته به ضخامت آنها از طول 1 الی 5/3 متر را پوشش می‌دهند.
  • عرض تخته‌ها از 22/5 – 25 سانتیمتر می‌باشد.
  • ضخامت تخته‌ها بسته به نوع استفاده از 32- 63  میلیمتر می‌باشد.
  • در کنار سکوی کار قرنیز TOE BOARD قرار گرفته و از افتادن اشیاء جلوگیری می‌کند. عرض تخته‌های قرنیز بین 15-25 سانتیمتر می‌باشد.
  • فاصله بین تخته‌ها بر روی سکو نباید بیش از 5/2 سانتیمتر شود.
  • برای اینكه تخته‌ها در طول سکو پاگیر نشوند، باید روبه روی هم باشند اما بنا به ضرورت بین 25- 45 سانتیمتر می‌توانند همدیگر را پوشش دهند.

 

  •  یک سکوی مناسب می‌بایست در هر متر مربع بین 150 – 250 کیلوگرم وزن را تحمل نماید.

  •  نردبان خطرناکترین قسمت یک داربست می‌باشد.
  • زاویه مناسب پایه‌های نردبان و زمین بین  68 – 75  درجه می‌باشد.
  • به ازای هر 4 متر ارتفاع، پایه‌های نردبان 1 متر به عقب کشیده می‌شود.
  • نردبان‌ها در اشکال مختلف ساخته می‌شوند و کاربردهای متفاوت دارند.
  • حتما قبل از کار از تمام اجزای نردبان بازرسی شود و برای کارهای برقی از نوع عایق آن استفاده شود.

  • نردبان مورد استفاده در داربست باید فلزی و 1 متر از محل کار بلندتر باشد.
  • از نردبان‌های چوبی و کوتاه برای کار استفاده نکنید.
  • بالا و پایین نردبان را به جای محکم ببندید.
  • موقع بالا و پایین رفتن حتما صورت شما رو به نردبان باشد.
  • از هر دو دست خود برای بالا رفتن استفاده نمایید.
  • همراه داشتن ابزار در دست هنگام بالارفتن/پایین آمدن از نردبان ممنوع است.
  • هرگز از لوله‌های داربست بالا و پایین نروید.

  • کمرکش‌ها و حفاظ پاگیر حتما نصب شوند تا نفرات به ایمن بودن داربست مطمئن باشند.
  • هرگز در کار داربست‌بندی دخالت نکنید.
  • پرتاب کردن هرگونه وسیله، ابزار و … از بالای داربست به پایین ممنوع است.
  • استفاده از قطعات معیوب و یا شکسته، خمیده و خراب در داربست ممنوع است.

  • لوله‌های داربست از جنس فلز بوده و بسیار محکم و مقاوم می‌باشند.
  • قطر بیرونی لوله 3/48 میلیمتراست.
  • ضخامت اسمی 4 میلیمتر است.
  • استفاده از لوله‌های خم شده، برش داده شده توسط حرارت ممنوع است.
  • مراقب باشید انتهای لوله شکاف و بریدگی نداشته باشد.
  • از اتصال لوله‌ها در حالت‌های افقی وعمودی داربست بوجود می‌آید.
  • فاصله لوله‌های عمودی بین 7/1 تا  2 متر می‌باشد.
  • فاصله طبقات عمودی بین 2 تا 3 متر است.
  • فاصله لوله‌های داربست در عرض سکو 7 الی 160 سانتیمتر است.
  • بسته به نوع کار و استفاده از داربست، فاصله‌های عمودی وافقی تغییر می‌کند.
  • سکوهای کار یا PLATFORM  که برای تردد نفرات و جابجایی بار استفاده می‌شود بر اساس کاربرد آن به 5 دسته (600-800-1050-1300-1500 میلیمتر) تقسیم می‌شوند.

9- فونداسیون داربست

• زمین زیر داربست باید مقاومت کافی داشته باشد و خاک آن نیز باید كوبیده شده باشد.

• از BASE&SOLE PLATE برای زیر استانداردها استفاده شود.

• موقعی که از sole plate برای زیر داربست استفاده می‌شود منطقه زیر هر کدام از استانداردها باید حداقل 1000 سانتیمتر مربع با حداقل قطر 220 میلیمتر باشد و اگر از الوار به منظور Sole Plate استفاده می‌شود نباید قطر آن از 35 میلیمتر کمتر باشد.

• در زمین‌های نرم منطقه Sole Plate نباید از 1700 سانتیمتر کمتر بوده و برای Sole Plate های خاص این منطقه به 3400 سانتیمتر مربع می‌رسد.

  • ابعاد Soleplate  با توجه به نوع زمین به صورت ذیل می‌باشد:

 

  • در زمین‌های سفت وسخت 500×22×535 میلیمتر.
  • در زمین‌های نرم 765×225×35 میلیمتر.
  • ابعاد استاندارد 1055×225×35 میلیمتر.

• زیر Sole Plate نباید از بلوک، الوار شکسته، بشکه استفاده کرد.

• در زمین‌های شیبدار باید به صورت پله‌ای زمین کنده شده و Base &Sole Plate بکار رود.

• Base Plate باید زیر تمام استانداردها گذاشته شود.

• Sole Plate باید زیر تمام Base Plate ها گذاشته شود مگر سطح آهنی و بتنی سفت باشد.

       اتصالات بین لوله‌ها:

  • برای اتصال دو لوله در کنار یکدیگر از Sleeve Coupler استفاده می‌شود که حتما باید دارای مغزی داخل بوده و توسط پیچ و مهره کاملا سفت شود.
  • Ledger ها نباید بیش از 50 میلیمتر از کوپلر بیرون زدگی داشته باشند.
  • فاصله عمودی بین دوLedger   2 متر است.
  • برای اتصال دو Ledger از Sleeve Coupler استفاده می‌شود. از Joint Pin نباید استفاده نمود.
  • بست‌های با زاویه قائم برای تحمل بار مناسب هستند. و بست‌های گردان برای تحمل بار مناسب نیستند.
  • قرنیز toe –board برای جلوگیری از سقوط اشیاء واجسام در لبه Platform نصب می‌شود که حداقل ارتفاع آن 150 mm می‌باشد.
  • حداکثر بیرون زدگی تخته کار mm 150 و حداقل آن mm 50 می‌باشد.

10- نردبان

  • حداکثر فاصله عمودی نردبان 9 متر است.
  • انتهای نردبان باید 1 متر از سطح کار بالاتر باشد.
  • نردبان از پایین و بالا کاملا بسته و محکم شده باشد تا سر نخورد.
  • زاویه مناسب برای نردبان 75 درجه می‌باشد.
  • نردبان‌های بلند باید در قسمت وسط توسط مهار محکم شوند. (نردبان تاب نیاورد)
  • نردبان آلومینیومی ونردبان چوبی بایستی سالم باشند.
  • لوله، الوار و تخته‌ها نباید رنگ شوند فقط می‌توان از روکش گالوانیزه یا آستر روی استفاده نمود.

11- کد گذاری

تمامی متعلقات و اجزای داربست و مصالح خریداری شده برای نصب داربست باید کد رنگ داشته باشند که در صورت رویت هرگونه عیب به راحتی قابل شناسایی باشند. متعلقات معیوب نباید استفاده شده و باید از سایت خارج گردند.

12- مشخصات چوب‌ها

  • گره‌های روی چوب در مجموع نباید بیشتر از 150 میلیمتر باشند.
  • پهنای گره‌ها در یک طرف نباید از 75 میلیمتر تجاوز نماید.
  • فاصله بین گروهی از گره‌ها، 150 میلیمتر می‌باشد.
  • تخته چوب‌های استاندارد دارای 5/22 میلیمتر پهنا و 38 میلیمتر ضخامت هستند.
  • گره‌های لبه داربست نباید از 50 میلیمتر تجاوز نمایند.
  • تخته‌هایی که شکستگی و شکاف دارند نباید مورد استفاده قرار گیرند.
  • بریدگی، سوختگی، آلودگی به روغن و گازوییل و میخ نباید در تخته باشد.
  • تخته‌ها نباید رنگ شوند.
  • تخته‌ها باید به صورت مربع مستطیل بریده شوند و سر آنها با تسمه فلزی بسته شده باشد.

13- انبار کردن اجزای داربست

  • لوله‌ها به صورت طولی انبار شوند.
  • بست‌ها بر اساس نوع تفکیک و جداسازی شوند.
  • تخته‌ها نباید بیشتر از 20 عدد روی هم چیده شوند.
  • اجزای داربست نباید در هنگام نگهداری موقت، مسیر جاده‌ها را ببندند.
  • تعداد و نوع ملحقات داربست در دفتری ثبت و نگهداری شود.

 

14- سوپروایزرها

سوپروایزر داربست بندی وظایف ذیل را بر عهده دارد:

  • مطمئن شود که وسایل به اندازه کافی آماده شده و پیشرفت کار را سرعت بخشد.
  • بکارگیری و آموزش داربست بندها.
  • آشنا کردن پیمانکاران با روش‌ها و دستورالعمل‌های اجرایی و گوشزد کردن مسوولیت‌ها.
  • همکاری و هماهنگی بین پیمانکاران در رابطه با مسایل داربست‌بندی.
  • راه‌اندازی سیستم .Scaff Tag
  • ایجاد سیستم مدون در رابطه با تاریخ نصب، بازرسی، مجوزهای لازم و ….

15- چك لیست داربست

  • مطمئن شوید که داربست توسط افراد ماهر بسته شده است.
  • از متریال آسیب دیده و صدمه دیده استفاده نشود.
  • پرمیت نصب داربست صادر شده باشد.
  • کار بدون مشورت با سوپروایزر داربست انجام نشود.
  • زمین مقاومت و تحمل کافی برای نصب داربست را داشته باشد.
  • Base &Sole Plate پیش‌بینی شده یا خیر؟
  • Sole Plateها دارای ابعاد کافی و مناسب هستند یا خیر؟
  • استانداردها با فاصله مناسب و قائم هستند یا خیر؟
  • Ledgerها فاصله مناسب را دارند یا خیر؟
  • Bracing در فاصله و تعداد مناسب است یا خیر؟
  • Bracing با بست‌های مناسب بسته شده اند یا خیر؟
  • آیا لجرها و استانداردها خوب به همدیگر بسته شده‌اند یا خیر؟
  • داربست ثبات و ایمنی لازم را دارد یا خیر؟
  • بست‌ها مناسب کار هستند یا خیر؟
  • بین الوارها فاصله و شکاف وجود دارد یا خیر؟
  • محل اتصال بست‌ها محکم می‌باشد یا خیر؟
  • آیا انتهای آزاد تخته‌ها بیشتر از 15 سانتیمتر است یا خیر؟
  • پهنای سکوها مناسب است یا خیر(حداقل 3 تخته)؟
  • گاردریل‌ها در فاصله مناسب 91 سانتیمتر و مید ریل در فاصله 47 سانتی متر نصب شده یا خیر؟ (تقریبا محدوده کمر و زانو پا)
  • قرنیز تعبیه شده یا خیر؟
  • پیش‌بینی‌های لازم جهت سقوط ابزار و وسایل انجام شده یا خیر؟
  • نردبان‌ها سالم هستند، کجی یا شکستگی ندارند؟
  • آیا طول نردبان‌ها به اندازه کافی بلند می‌باشد و دستگیره ایمن دارند؟
  • آیا انتهای نردبان خوب محکم شده تا سر نخورد؟
  • آیا پایه نردبان توسط گوه یا چیز دیگر محکم شده است؟
  • الوارها روی پله هستند یا خیر؟
  • آیا نردبان‌های چوبی رنگ شده‌اند؟
  • آیا سایر کارگران از برپایی داربست اطلاع دارند یا خیر؟

16- پیاده کردن داربست

• لوله‌ها و بست‌های داربست روی زمین پرت نشوند.

• بعد از استفاده بایستی تمامی بست‌ها لوله‌ها و اجزا بررسی شوند.

• لوله‌ها و بست‌های معیوب کنار گذاشته شوند.

• فیتینگ‌ها و بست‌ها روغن کاری و سرویس شوند.

• نردبان‌ها از نظر آسیب احتمالی بررسی شوند.

17- بازرسی از داربست

• داربست هر هفته توسط  ناظر داربست بررسی شود و نتیجه آن در دفتر ثبت شود.

• سکوی کار بایستی همیشه باز و خلوت باشد.

 

• حداقل پهنای راه عبوری سکوی کار برای 5 الوار 432 میلیمتر است.

• حداقل پهنای راه عبوری سکوی کار برای 6 الوار حداقل 635 میلیمتر است.

• هرگونه اعمال تغییرات در ساختمان داربست بدون اطلاع داربست بند ممنوع است.

• داربست فقط برای کاری که تعریف شده مورد استفاده قرار گیرد نه کار دیگر!

• هر نوع حادثه و آسیب به ساختمان داربست نظیر ریزش، کج شدگی، برخورد ماشین، کنده شدن کانال زیر پایه‌های

داربست و … به داربست بند اطلاع داده شود.

• بازرسی از داربست در موارد ذیل صورت گیرد:

– قبل از نصب

– هفته‌ای یکبار

– بعد از شرایط نامناسب جوی نظیر باد شدید.

– بعد از صدمات وارده به داربست نظیر تصادف خودرو و بعد از انجام تعمیرات و اصلاحات سیستم Scafftag.

ملات ها

ملات ها از جمله چسبهای ساختمانی می باشند كه موجب چسپانیدن قطعات مصالح به یكدیگر می گردند و یا به عبارت دیگر دو قطعه از مصالح ساختمانی را به خود می چسبانند.

البته باید توجه كرد كه بجز ملاتها چسبهای دیگری نیز در ساختمان بكار می رود مانند چسب سنگ و یا چسبهای رزینی كه به آنها ملات گفته نمی شود.

ملات ها از دو قسمت اصلی تشكیل می شوند . چسب كه دارای حجم كمی بوده و به جسم پركننده كه تقریبا” در حدود 80% حجم ملات را تشكیل می دهد بعنوان مثال در ملات ماسه سیمان ،سیمان بعنوان چسب و ماسه بعنوان جسم پركننده نام برده می شود .

ملاتها عمدتا” به دو قسمت ملاتهای زودگیر كه ماده چسبنده در این ملاتها گچ می باشد و ملات های دیگر دیر گیر هستند كه شامل سایر ملاتها هستند.

ملاتهای زودگیر :

– این ملاتها بسیار زودگیر بوده بطوریكه پس از 3 الی 4 دقیقه بعد از آنكه باآب مخلوط شدند شروع به سخت شدن نموده و بعد از10 الی 15 دقیقه عمل سخت شدن به پایان می رسد. محل مصرف این ملاتها بیشتر در تیغه های 5 سانتی متری می باشد و یا برای نصب موقت قطعات به یكدیگر و یا به دیوار است .

از انواع ملاتهای زودگیر می توان ملات گچ – ملات خاك و گچ و ملاتها با سیمانهای زودگیر نام برد.

ملاتهای دیرگیر:
این ملاتها اغلب در مجاورت هوا و گاهی نیز در زیر آب سخت می شوند. زمان سخت شدن این ملاتها اغلب از 2 ساعت شروع شده و تا 48 ساعت تقریبا” به0 8% سختی خود می رسند.

ملاتها دارای انواع گوناگونی به شرح زیر می‌باشند:

ملات گل و كاهگل

ماده چسباننده ملات گل و كاهگل، خاك رس است. پولكهای خاك رس پس از مكیدن آب به صورت خمیری در آمده و دانه‌های ماسه خاك را به یكدیگر می‌چسبانند. این ملاتها از قدیمی‌ترین ملاتها هستند و در نخستین ساختمانهایی كه بشر بنا كرده، به كار رفته است. هم اكنون نیز در ساختمانهای خشتی و گلی و حتی آجری و سنگی بسیاری از روستاها این ملات به كار می‌رود. برای ساختن ملات گل، آخوره می‌بندند و در آن آب می‌اندازند و صبر می‌كنند تا پولكهای خاك رس آب بمكند، پس از آن ملات را خوب ورز می‌دهند و به مصرف می‌رسانند.

چون ملات گل پس از خشك شدن جمع شده و ترك می‌خورد، به آن كاه می‌زنند كه آن را مسلح كرده و از ترك خوردن آن جلوگیری كنند. برای ساختن این ملات نیز آخوره‌ای از خاك و كاه می‌سازند و در آن آب می‌اندازند تا خاك گل شده و كاه خیس خورده و نرم شود. پس از آن ملات را خوب ورز می‌دهند و به مصرف می‌رسانند. ملات كاهگل برای اندود ساختمانهای گلی، زیرسازی اندود گچی و آب‌بندی بام ساختمانها مصرف می‌شود. ملات كاهگل به علت سبكی وزن، عایق، حرارتی خوبی است و از این رو در گذشته سقف زیرین شیروانیهای دو پوشه را با این ملات از داخل اندود می‌كردند تا جلو ورود گرما از سقف را بگیرند. چنانچه در آب ملات كاهگل كمی نمك طعام اضافه كنند، به علت خاصیت جذب و نگهداری رطوبت كه در نمك وجود دارد، ملات بیشتر خمیری می‌ماند و بهتر جلو عبور آب را می‌گیرد، به علاوه از آنجا كه نمك درجه انجماد آب را پایین می‌آورد، در فصول سرد این ملات دیرتر یخ می‌زند، در ساختن كاهگل برای نما باید از كاه نرم و ریز استفاده كرد. برای ساختن هر مترمكعب كاهگل، حدود 45 تا 50 كیلوگرم كاه لازم است. گل نیمچه كاه دارای كاه كمتری است و برای فرش كردن آجر روی بام در مناطق كم باران به مصرف می‌رسد. گاهی اوقات به ملاتهای گلی به منظور آب‌بندی و دوام بیشتر، امولسیون قیر اضافه می‌كنند. افزودن ماسه به ملات گل، سبب كاهش جمع‌شدگی و در نتیجه كاهش ترك‌خوردگی آن می‌شود. افزودن كمی آهك یا سیمان نیز سبب اصلاح بعضی خاكها می‌شود.

ملات گل آهك

دو اشكال عمده در ملات گل وجود دارد، یكی انقباض ناشی از خشك شدن و ترك خوردن و دیگری وارفتن ملات در آب و آب‌شستگی، افزودن آهك به خاك، این دو اشكال را برطرف كرده و آن را تخفیف می‌دهد. ملات گل‌آهك ملاتی است آبی و برای گرفتن نیازی به دی اكسید كربن ندارد. سیلیس و آلومین خاك رس در صورت وجود آب با آهك تركیب شده و سیلیكات و آلومینات كلسیم به وجود می‌آید كه در برابر آب‌شستگی و وا رفتن مقاوم هستند. از این رو برای اینكه ملات گل‌آهك خوب به عمل آید، باید مرطوب بماند. ملات گل‌آهك نیز مانند ملات گل از قدیم در نواحی روستایی و به ویژه در نقاط مرطوب به كار رفته است. این ملات در بعضی جاها، ملات حرامزاده یا گل حرامزاده نامیده می‌شده است. این ملات چون آبی است برای فرش كردن، آجركاری و سنگ‌كاری مناسب می‌باشد.

ملات ساروج

پیش از اختراع سیمان، ملات ساروج را برای اندود و آب‌بندی كردن آب‌انبارها و حوضها مصرف می‌كردند، ولی امروزه مصرف آن بسیار كم شده و ملات سیمان جای آن را گرفته است. ملاتهای ساروج مصرفی در ایران به دو گونه تقسیم می‌شوند: ساروج گرم و ساروج سرد.

ملات ساروج گرم

ساروجهای گرم در واقع نوعی ملات آهك آبی هستند كه از پختن و آسیاب كردن سنگهای آهكی رس‌دار به دست می‌آیند و این نوع ملاتها در جنوب ایران در كناره شمالی خلیج فارس به كار می‌رفته و پس از گذشت سالها در ساختمانهای دریایی پابرجا مانده‌اند. مشهورترین ساروج از این نوع متعلق به بندر خمیر می‌باشد.

ملات ساروج سرد

ماده چسباننده این ملات از اختلاط آهك، خاكستر و آب حاصل می‌شود، برای قوام و چسبندگی به آن خاك رس می‌افزایند و ماسه بادی نیز در آن نقش پركنندگی و استخوان‌بندی دارد، برای جلوگیری از ترك‌خوردگی به ساروج، لوئی (پنبه جگن) یا موی بز می‌زدند. خاكستر دارای مقدار زیادی سیلیس غیر بلوری است كه به هنگام اختلاط با دوغاب آهك با آن تركیب شده و سیلیكات كلسیم به وجود می‌آید، ولی این عمل به كندی پیش می‌رود و از این جهت ملات ساروج، كندگیر است.

ملات ساروج از اختلاط 10 پیمانه گرد آهك شفكته، 7 پیمانه خاكستر الك شده، یك پیمانه خاك رس، یك پیمانه ماسه بادی، 30 تا 50 كیلوگرم لوئی (برای هر مترمكعب ملات)، آب به قدر كافی و ورز دادن آنها به دست می‌آید.

ملات گچ

ملات گچ خالص از پاشیدن گرد گچ در آب و به هم زدن آن به دست می‌آید. چنین ملاتی زودگیر است و تنها برای كارهایی كه با سرعت انجام می‌گیرد، مناسب می‌باشد. برای اینكه بتوان با ملات گچ كار كرد، باید زمان گیرش آن به تأخیر افتد. افزودن خاك رس، خمیر آهك و افزودنیهایی دیگر مانند سریشم نجاری آن را كندگیر می‌كنند.

ملات گچ خالص برای قشر میانی سفیدكاری و اتصال قطعات گچی مناسب، است همچنین در بعضی موارد برای اندودهای زودگیر مانند اندود آستر سقفهای كاذب به كار می‌رود.

در قشر رویه سفیدكاری، ملات گچ خالص به كار می‌رود و برای اینكه فرصت كافی برای كار كردن با آن وجود داشته باشد، هنگام گرفتن آن را ورز می‌دهند تا بلورهای سوزنی شكل گچ مهلتی برای در هم رفتن پیدا نكنند و ملات یكپارچه گچ درست نشود. چنین ملاتی را ملات گچ كشته می‌نامند.

گچ كشته در تماس با اجسام، سفیدی پس می‌دهد و بسیار نرم است. وجود آهك نشكفته، آهك دو آتشه (سوخته) و منیزی سوخته در ملاتهای گچ، سبب ایجاد آلوئك در اندودهای گچی می‌شود.

ملات گچی مرمری در اندودكاری نقاط مرطوب و مكانهایی كه نیاز به شستشو دارند، به مصرف می‌رسد.
htc1

mortar

ملات گچ و خاك

افزودن خاك رسی به گچ به مقادیر زیاد آن را كندگیر و ارزان می‌كند، معمولاً نسبت خاك رس به گچ از 1 به 2 تا 1 به 1 تغییر می‌كند كه ملات اخیرالذكر به ملات گچ نیم و نیم معروف بوده و متداول‌تر است.

مصرف ملات گچ در طاق‌زنی و تیغه‌سازی و قشر آستر اندودكاریهای داخل ساختمان است. برای ساختن آن مخلوط گچ و خاك را به آهستگی در آب پاشیده به هم می‌زنند.

ملات گچ و ماسه

از اختلاط گچ با ماسه ریزدانه ملات گچ و ماسه ساخته می‌شود كه می‌توان از آن به جای ملات گچ و خاك برای زیرسازی اندودها در نقاطی كه ماسه بادی یا ساحلی یا رودخانه‌ای ریزدانه فراوان است، استفاده كرد. انواع ماسه ریزدانه و دانه‌بندی آنها در استاندارد 301 ایران آمده است، درشت‌ترین دانه در ماسه برای این نوع ملات، 2 میلیمتر ذكر گردیده است.

ملات گچ و پرلیت

از پرلیت منبسط و گچ، ملات سبكی ساخته می‌شود كه جاذب صوتی مناسب و عایق حرارتی خوبی است. اندود پرلیت و گچ از نفوذ آتش به اسكلت فولادی و بتن فولادی ساختمانها جلوگیری نموده و خطر گسترش آتش را كاهش می‌دهد.

ملات گچ و آهك

ملات گچ برای مناطق خشك مناسب است و آن را نمی‌توان در نقاطی كه رطوبت نسبی هوا از 60% تجاوز می‌كند، مصرف كرد. برای این نواحی ملات گچ و آهك مناسب‌تر است. افزودن 3 پیمانه خمیر آهك به یك پیمانه گچ یا دو قسمت وزنی گرد آهك شكفته به یك قسمت گچ، آن را كندگیر كرده و برای قشر رویی مناسب می‌سازد. برای مناطق مرطوب، ملات گچ و آهك مذكور مناسب‌تر است، زیرا پس از مدتی كه از مصرف آن گذشت، آهك با گرفتن گاز كربن از هوا به سنگ آهك تبدیل می‌شود كه جسمی سخت و در برابر آب و بخار پایدار است.  ملات ماسه سیمان

ماده چسباننده این ملات، سیمان پرتلند و ماده پركننده آن، ماسه است. این ملات از نوع آبی و دارای مقاومت خوبی به ویژه در سنین اولیه است. ملات ماسه سیمان جمع می‌شود و در سطوح بزرگ و بندكشیها تركهای ریز (مویی) و درشت برمی‌دارد. آب برف و باران بخصوص در موقع بوران به داخل اندود سیمانی و بندكشیها نفوذ كرده و حتی گاهی به داخل ساختمان سرایت می‌كنند. برای زودگیر كردن ملات سیمانی هیچگاه نباید به آن گچ افزوده شود، زیرا چنین ملات و اندودی پس از مدتی متلاشی می‌شود. وجود خاك رس در ماسه ملات سبب می‌شود كه دور دانه‌های ماسه، دوغابی از خاك رس درست شود و سیمان نتواند به خوبی به آن بچسبد. وجود برخی مواد آلی در ملات، باعث دیرگیر شدن آن می‌شود. مواد سولفاتی موجود در ماسه، آب یا آجر مصرفی، باعث از هم گسیختگی ملات و كار آجری می‌شود. به این علت میزان مواد مضر نظیر خاك رس، مواد آلی و سولفاتها در ملات محدود شده است. در مواقعی كه خطر حمله سولفاتها مطرح است، باید از سیمان ضد سولفات نوع 2 یا 5 یا سیمان پوزولانی استفاده شود. گاهی اوقات برای مقابله با حمله ضعیف سولفاتها و سرما، توصیه می‌شود عیار سیمان در ملات بیشتر اختیار شود، ولی باید در نظر داشت كه هنگام نشست نامتعادل، كارهای پرسیمان تركهای بزرگتری برمی‌دارند، در حالی كه در ملاتهای ضعیف تركها در تمام كار پخش شده و به صورت مویی ظاهر می‌شوند. برای شمشه‌گیری ملاتهای سیمان، هرگز نباید از گچ استفاده كرد، زیرا این دو ملات، به ویژه در صورت وجود رطوبت با یكدیگر تركیب شده و متلاشی می‌شوند.

ملاتهای ماسه سیمان آهك (باتارد) (حرام زاده)

ملاتهای ماسه سیمان با نسبتهای مختلفی از سیمان و آهك و ماسه ساخته می‌شوند كه متداول‌ترین آنها 6 : 1: 1 (یك حجم سیمان و یك حجم آهك و 6 حجم ماسه) و آب به مقدار كافی می‌باشد. حجم ماده پركننده ملات، باید حدود تا 3 برابر ماده چسباننده باشد و نمی‌تواند از این حدود تجاوز كند، در صورت كمتر شدن، جمع‌شدگی و به دنبال آن ترك‌خوردگی اتفاق می‌افتد و در صورت بیشتر شدن، كارآیی ملات كم می‌شود. از سوی دیگر مقاومت ملاتهای سیمانی بیش از مقادیری است كه در كار بنایی لازم است. لذا برای اینكه با مصرف سیمان كمتر، كارآیی ملات كاهش نیابد، می‌توان مقداری آهك جانشین سیمان نمود.

آهك علاوه بر تأمین كارآیی ملات سبب می‌شود كه:

الف: نفوذپذیری آب در ملات و اندود كم شود.

ب: خمیری بودن ملات بیشتر شده و از ترك‌خوردگی آن جلوگیری شود.

پ: با خاك موجود در ماسه ملات تركیب شده و از اثر بد آن در ملات جلوگیری كند.

ت: در مصرف سیمان صرفه‌جویی شود.

ث: قابلیت نگهداری آب ملات افزایش یافته و ملات كارپذیرتر شود.

ج: ظرفیت حمل ماسه در ملات افزایش یابد.

ملاتها ماسه، سیمان، آهك در ایران به باتارد مشهور هستند كه لفظی فرانسوی است. علاوه بر ملات باتارد  (نسبتهای حجمی سیمان به آهك به ماسه) از ملاتهای  و نیز می‌توان در كارهای كم اهمیت‌تر استفاده كرد، ولی در هر حال نسبت جمع مواد چسباننده به ماده پركننده نباید از كمتر باشد. هرچه مقدار آهك در ملات باتارد زیادتر شود، قابلیت آب‌نگهداری و كارآیی ملات افزایش می‌یابد، ولی در مقابل، مقاومت فشاری آن كاهش پیدا می‌كند. بسته به اینكه كدام یك از این دو ویژگی ملات برای طراح حائز اهمیت بیشتری باشد، ملات مورد نظر انتخاب می‌شود. به این ترتیب ملاحظه می‌گردد كه نباید تصور كنیم هرچه ملات قوی‌تر باشد، بهتر است.

ملات سیمان بنایی

سیمان بنایی محصولی است كه در كشورهای صنعتی به مقدار زیاد تولید شده و در كارهای بنایی كه مقاومت زیاد مورد نظر نیست، مصرف می‌شود. سیمان بنایی از اختلاط سیمان پرتلند معمولی با جسم پركننده بی‌اثری (از نظر شیمیایی) مانند گرد سنگ آهك و مواد افزودنی حبابساز، مرطوب كننده و دافع آب به دست می‌آید. حداقل درصد سیمان پرتلند در كشورهای مختلف متفاوت است، در كشور سوئد این نسبت (40%) و در ایالات متحده و كانادا (50%) و در بریتانیا (75%) می‌باشد. منظور اصلی از مصرف سیمان بنایی، دستیابی به خاصیت خمیری بهتر، كارآیی و آب‌نگهداری بیشتر و كاهش جمع‌شدگی ملات است. اختلاط این نوع ملات در كارهای بزرگ، بهتر و ساده‌تر انجام می‌شود. بعضی سیمانهای بنایی آمیخته‌ای از سیمان پرتلند، آهك مرده و مواد مضاف هستند. در ملات سیمانی نیز می‌توان به جای آهك، سیمان بنایی افزود.

ملاتهای سیمان ـ پوزولانی و آهك ـ پوزولانی

این قبیل ملاتها دارای سابقه دیرینه هستند، به طور كلی مواد پوزولانی به موادی گفته می‌شود كه به تنهایی خاصیت چسبندگی ندارند، ولی با آهك و با وجود آب در درجه حرارتهای عادی تركیب شده و نوعی سیمان تولید می‌كنند. نام پوزولان از خاكستر آتشفشانی بسیار فعالی كه از ناحیه‌ای واقع در ایتالیا به نام پوزولی استخراج می‌گردید، گرفته شده است. به جای سیمان پرتلند می‌توان از سیمانهایی كه از آسیاب كردن مواد پوزولانی و اختلاط با سیمان پرتلند یا آهك شكفته ساخته می‌شوند، استفاده كرد. این ملاتها در برابر حمله مواد شیمیایی بخصوص سولفاتها پایدار هستند. مواد پوزولانی یا طبیعی هستند مانند پوكه سنگها و كف سنگهای آتشفشانی و خاك دیاتومه، یا مصنوعی مانند سرباره كوره آهنگدازی و گرد آجر، نمونه‌ای از این ملاتها از مخلوط كردن گرد آجر و آهك در كشورهای شرقی، ساخته و مصرف می‌شده است كه در ایران به نام سرخی و در هندوستان به اسم سوركی و در مصر به نام حمرا نامگذاری شده است. بعضی مواد پوزولانی در درجه حرارتهای عادی فعال نیستند، ولی در اثر گرم كردن تا دمایی معین، فعال و برای تركیب با آهك و سیمان آماده می‌شوند.

ملاتهای سیمان ـ پوزولانی و آهك ـ پوزولانی، دیرگیر بوده و دارای مقاومت چندان زیادی نیستند ولی برای مصرف در نقاطی كه احتمال حمله سولفاتها موجود باشد، مناسبند. ملات ماسه آهك

ماده پركننده این ملات، ماسه و ماده چسباننده آن، آهك است. ملات ماسه آهك ملاتی است هوایی و برای گرفتن و سفت و سخت شدن به دی اكسید كربن موجود در هوا نیاز دارد. این ملات برای مصرف لای جرز مناسب نیست، زیرا دی اكسید كربن لازم نمی‌تواند به داخل آن نفوذ كند و فقط سطح رویی آن كربناتی می‌شود، از این رو ملات برای اندود سطوح مناسب است. این ملات برای گرفتن و سخت شدن باید مرطوب بماند، زیرا در غیاب آب عمل كربناتی شدن انجام نمی‌شود، از این رو ملاتهای آهكی را باید در مكانهای مرطوب به كار برد و تا پایان مدت عمل آمدن نمناك نگاه داشت. چنانچه ملات ماسه آهك قدری خاك داشته باشد (اصطلاحاً ماسه كفی)، بهتر است، زیرا از تركیب خاك ماسه با آهك، همان طور كه در ملات گل آهك گفته شد، تركیبهایی ایجاد می‌شود كه گاز كربن هوا در آنها دخالتی نداشته و به گرفتن ملات به صورت آبی كمك می‌كند. وجود آهك نشكفته، آهك دو آتشه (سوخته) و منیزی سوخته در ملات، سبب شكفتن بعدی آنها و ایجاد آلوئك در ملاتهای آهكی و باتارد می‌شود. مشخصات و دانه‌بندی ماسه برای ملات سیمانی در استاندارد 299 ایران درج شده است.

ملاتهای قیری
ملات قیر از 5000 سال قبل، در ساختمانهایی نظیر برج بابل به كار رفته است. امروزه ملات ماسه آسفالت را برای قشر رویه پیاده‌روسازیها، پوشش محافظ قشر نم‌بندی بامها، پر كردن درز قطعات بتنی كف پاركینگها و پیاده‌روها و مانند اینها مصرف می‌كنند